کتل سعی کرد تا با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی به طور جداگانه ‌در مورد این سه نوع اطلاعات، به صفات عمومی شخصیت دست یابد. فرضه اصلی او این بود که اگر در هر سه مورد، صفات عمقی یکسانی به دست آید، می توان به طور علمی و قاطع نتیجه گرفت که صفات عمقی، پدیده ­های فعال واقعی هستند(سعید شاملو، ۱۳۷۷). کتل کار خود را با تحلیل عاملی داده ­های نوع L یا گزارش زندگی شروع کرد و پانزده عامل را از آن به دست آورد. سپس برآن شد تا دریابد که آیا همان عامل­ها خواهد توانست در داده ­های نوع Q داده ­های پرسشنامه­ای پیدا کند یا نه. نتیجه اصلی این تحقیق، پرسشنامه­ای است که به پرسشنامه شانزده­عاملی شخصیت[۱۱۶](PF 16) معروف است که بر پایه ۱۶ صفت عمقی اصلی قرار دارد. این آزمون برای افراد ۱۶ سال به بالاتر ساخته شده است و در هر یک از ۱۶ مقیاس نمره­هایی به دست می­دهد. پاسخ­ها به صورت عینی نمره­گذاری می­شوند و یک برنامه کامپیوتری برای نمره­گذاری و تعبیر نتایج در دسترس ‌می‌باشد. این آزمون وسیعاً برای ارزیابی کردن شخصیت جهت مقاصد پژوهشی، تشخیصی بالینی و پیش ­بینی کردن موفقیت شغلی به کاربرده می شود. کتل چند نوع PF 16 را ساخت. او برای ارزیابی دامنه وسیعی از اختلالات هیجانی«پرسشنامه تحلیل بالینی» را برای اندازه ­گیری ۲۸ صفت عمقی تهیه کرد: ۱۶ صفت از آزمون PF 16برای ارزیابی شخصیت بهنجار و ۱۲ صفت دیگر( مثل اضطراب، گناه و پارانویا) برای سنجیدن شخصیت­های نابهنجار(کتل و کلاین[۱۱۷]، ۱۹۷۷). آزمون­هایی نیز برای سنجیدن عوامل شخصیت در کودکان و نوجوانان ۶ تا۸ ساله، ۸ تا ۱۲ ساله، و ۱۲ تا ۱۸ ساله موجود است. برای اندازه ­گیری جنبه­ های خاص شخصیت، مانند اضطراب، افسردگی و روان­رنجورخویی، و برای مقاصدی مثل مشاوره زناشویی و ارزیابی عمکرد شغلی مدیران، گونه­ های دیگری ساخته ‌شده‌اند. به طور کلی عواملی که در داده ­های نوع Q به دست آمد به نظر می­رسید که با داده ­های به دست آمده از نوع L شبیه است. کتل در سال‌های اخیر تلاش خود را با داده ­های آزمون عینی(OT) شروع ‌کرده‌است. نتایج حاصل از این آزمون­ها به ۲۱ صفت عمقی منجر شده است که با صفاتی که قبلاً در سایر اطلاعات به دست آورده بود ارتباط پیچیده­ای دارد. بدین ترتیب صفات ارائه شده، ماهیت عمومی شخصیت از دید کتل را روشن ‌می‌کنند(گروسی فرشی، ۱۳۸۰).

 

به اعتقاد کتل، رفتار هر فرد تحت تأثیر نحوه عمل صفات وی در آن موقعیت، ارگها و احساسات همراه با نگرش­های مناسب نسبت به موقعیت و نیز حالت و نقشی است که ممکن است از موقعیتی به موقعیت دیگر و از زمانی به زمان دیگر تغییرکند. کتل مانند اکثر روانشناسان شخصیت، دو عامل وراثت و یادگیری، یا طبیعت و تربیت را در رشد شخصیت مورد تأکید قرار داده است و تلاش نموده است تا سهم عوامل محیطی یا ارثی تأثیر گذارنده در هر صفت را مشخص کند. وی از بررسی­ های خود ‌به این نتیجه رسید که اهمیت تأثیر عوامل محیطی و ارثی از صفتی به صفات دیگر متفاوت است و در مجموع دو سوم ویژگی­های شخصیتی را محیط و یک سوم آن ها را وارثت تعیین می­ کند(همان منبع).

 

رویکرد عاملی آیزنگ

 

رویکرد آیزنگ درباره­ صفات از چند نظر با رویکرد کتل تفاوت داشت. اولاً، آیزنگ قبل از اینکه داده ­ها را تحلیل عاملی کند، بیشتر از روش فرضی-قیاسی استفاده کرد. ثانیاًً، او به جای ۳۵ صفت، فقط سه عامل عمده را پیدا کرد. ثالثاً، آیزنگ فقط به عنوان وسیله­ای برای پاسخ دادن به سؤال‌‌های مهم در نظریه شخصیت از تحلیل عاملی استفاده کرد. ‌بنابرین‏، آیزنگ صرفاً تحلیل­گر عاملی نبود و معتقد بود پیشرفتگی روان­سنجی به تنهایی برای ارزیابی ساختار شخصیت انسان کافی نیست و اینکه ابعاد شخصیتی که از طریق روش­های تحلیل عاملی به دست می­آیند تا زمانی که ثابت نشود موجودیت زیستی دارند، بی­ثمر و بی ­معنی هستند. در واقع، او برای مشخص کردن یک عامل، چهار ملاک را فهرست کرد: اولاً، باید برای وجود عامل، شواهد روانسنجی پیدا کرد. لازمه این ملاک این است که عامل باید پایا و تکرار­پذیر باشد. سایر پژوهشگران نیز در آزمایشگاه­های جداگانه، باید بتواند این عامل را پیدا کنند. ملاک دوم این است که آن عامل باید توارث­پذیری هم داشته باشد و باید با مدل ژنتیکی تثبیت شده­ای مطابقت داشته باشد. ثالثاً، این عامل باید از دیدگاه نظری معنا داشته باشد. آیزنگ از روش قیاسی در تحقیقات خود استفاده کرد، ‌به این صورت که با نظریه شروع کرد و بعد داده ­ها را گردآوری نمود که به صورت منطقی با این نظریه مطابقت داشتند. آخرین ملاک برای وجود عامل، این است که باید از ارتباط اجتماعی برخوردار باشد؛ یعنی، باید ثابت شده باشد که عوامل به دست آمده به صورت ریاضی، با متغیرهای اجتماعی مربوط رابطه دارد(فیست و فیست،۱۳۸۹).

 

الف) ساخت شخصیت

 

به نظر آیزنگ، شخصیت انسان تشکیلاتی دارد با ترتیب­ اولویت­ها. همه وجوه رفتار-ادرکی، انفعالی، ارادی و بدنی در چهار سطح کلی سازمان یافته است. در پایین­ترین سطح، اعمال یا شناخت­های خاص هستند که در یک مورد معین از شخص سر می­زند و چندان اهمیت ندارد. در سطح دوم، اعمال یا شناخت­های عادی هستند؛ یعنی اعمال یا شناختی است که در موارد و اوضاع و احوال معین، یعنی در موارد مشابه، عیناً تکرا می­ شود. اعمال یا شناخت­های عادی، که در هر کسی با هم ارتباط و پیوستگی پیدا ‌می‌کنند، سازمانی به وجود می ­آورند که صفت را تشکیل می‌دهند و نسبت به اعمال و شناخت­های عادی کلیت بیشتری دارند. این صفات در هر فردی صورت خاصی پیدا ‌می‌کنند. بعضی صفات نیز با یکدیگر دارای بستگی و ارتباط می­شوند و سازمان کلیتری تشکیل می­ دهند که به آن عنوان تیپ داده می­ شود. تیپ از حیث کلیت در بالاترین درجه قرار دارد و نوع شخصیت یا رفتار را می­سازند. ‌بنابرین‏، در نظریه آیزنگ مفهوم صفت و تیپ هستند که در معرفی شخصیت اهمیت خاصی دارند. صفت در واقع عادات و اعمالی هستند که جنبه نسبتاً ثابت دارند، مانند افسردگی، صفت سستی و ضعف، واسواس، وارفتگی و بی­دردی. تیپ هم که از پیوستگی چندین صفت تشکیل شده است برای معرفی شخصیت در درجه اول اهمیت دارد(سیاسی، ۱۳۸۸).

 

ب) تیپ­های شخصیت

 

آیزنک برای شناخت حدود اصلی شخصیت و در نتیجه تعیین انواع شخصیت­ها، یعنی برای تیپ­شناسی، نسبت به نظریات یونگ و کرچمر بی­توجه نبوده و نتایجی که از تحقیقات خود حاصل ‌کرده‌است بسیاری از نظریات یونگ را تأیید ‌می‌کنند. وی در یک بررسی بسیار وسیع، درباره تمام شخصیت کار خود را با بهره گرفتن از نشانه­هایی که توسط روان­پزشکان در باره ۷۰۰ سرباز روان­آزرده تهیه شده بودند آغاز ‌کرده‌است. بخشی از این نشانه­ها مربوط به داده ­های برونی چون سن، شغل و موقعیت­خانوادگی و بخش­های دیگر مربوط به نشانه­ های روانی که با صراحت تعیین ‌شده‌اند ‌می‌باشد و در کل، همبستگی بین ۳۹ متغیر انجام ‌گرفته‌اند. از این متغیرها تنها چهار عامل استخراج ‌شده‌اند، که دو عامل از این چهار عامل یعنی روان­رنجور­خویی[۱۱۸](N)و درون­گرایی-برون­گرایی[۱۱۹](E) توسط آیزنگ به منزله عوامل مورد توجه به حساب آمده­اند. به ادعای آیزنگ این دو عامل برای تبیین ساخت اساسی شخصیت کافی است(مای­لی، ۱۳۸۷). این دو بعد از شخصیت آیزنگ با طبایع چهارگانه بقراط نیز هماهنگ هستند. آیزنگ پس از تأکید بر دو بعد اولیه، بعد سومی را به آن ها افزود و آن را روان­پریش­خویی[۱۲۰](P) نام نهاد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...